میگویند کتاب خوان ها دو دسته اند:آنهایی که کتاب"در جستجوی زمان از دست رفته" را خوانده اند و آنهایی که نه.یعنی که آدم بعد از خواندن این کتاب آدم دیگری میشود و دنیا و احساس ها و عواطف را جور دیگری میبیند.این حرف من نیست حرف مهدی سحابی مترجم کار درست این رمان شگفت انگیز یا بهتر بگویم کد گشای راز و رمز این گنجینه ی اصلی ادبیات امروز غرب و جهان است.مارسل پروست در این مجموعه کتاب هفت جلدی در کشف حقایق درونی بشر و در شناخت و بیان و تحلیل برخی از ظریف ترین و دوردست ترین محرک ها و کارکردهای ذهن و روان انسان درهایی را باز میکند که پیش از او بسته بود.به زوایایی از وجود وجود انسان سرک میکشد که پیش از او هیچ اندیشمند مریض و بی کاری تا آنجا ها نرفته بود.مطمعنا بیماری آسمش سبب خیر شده.از طرفی در جستجو کتاب عظیم و پیچیده ای است که بیشتر از چهار هزار بار باید صفحاتش را ورق بزنید.(البته می دانم که باید دوهزار بار ورق زد تا چهار هزار صفحه خوانده شود خواستم جوسازی تبلیغاتی کنم.)در عین روشنی کتاب سنگینی است و بدون این که خاص نخبگان باشد همه خوان هم نیست.نکته ای که هنگام خواندن این کتاب برایم حیرت آور است این که مگر میشود کسی تا این حد در عمق مضمونی فرو برود و گوشه هایی از مسائل انسانی را کشف کند که تا به حال به ذهن هیچ کس نرسیده بود.حالا که می نویسم برایم عجیب تر این که درک کنم چگونه آن چه را که دیده و کشف کرده با این دقت و زلالی بازگو میکند:

به حق ترین و بی رحمانه ترین کیفر آن فراموشی کامل و پر آرامش مثل فراموشی گورستان است,که می گذارد مهر از کسانی ببُریم که دیگر دوستشان نمی داریم.همین است که حدس بزنیم فراموشی نصیب حتمی کسانی خواهد بود که هنوز دلبسته شان ایم

حیف است که عوامل بازدارنده ای مثل در حوزه ی ادبیات کلاسیک بودن یا حجم و قیمت زیاد و سنگینی آن موجب ترس و از دست دادن این رمان بی نظیر شود.اما خواندن این کتاب آداب مطالعه میخواهد.تعدد شخصیت ها و مکان ها زیاد است و ریتم تقریبا کندی دارد.نمیتوان کتاب را یک نفس هورت کشید بلکه باید با آن زندگی کرد و جرعه جرعه از آن کام گرفت و به ذهن فرصت درک ؛ بازسازی و رسیدن به وقایع رمان را داد

همه ی این ها را  نقل کردم و گفتم اما به خوبی میدانم که هر کسی که این مطلب را بخواند ممکن است به فکر خریدش بیفتد اما به محض شنیدن قیمت آن فحشی نثار من و سحابی خدا بیامرز و مارسل پروست می کند که صد و بیست و نه هزار تومان حرام این گنج کنم که چه؟ولی اگر در ایام نمایشگاه بخرید قیمتش صد و ده تومان است.و حتی اگر زیاد کتاب خوان هم نباشید مثلا سه سال بعد که شروع به خواندن کتابتان میکنید شادی ارواح ما فاتحه میفرستید که قیمت کتاب چندین برابر شده و  آن موقع است که شما به درایت من پی خواهید برد.اصلا من برای ازدواج میخواهم این مجموعه را پشت قباله ی همسرم بیندازم که هم کار فرهنگی کرده باشم هم پولم بابت جواهر آلات حرام نشود که پس فردا اگر طلاق گرفت طلاهایش را  بردارد برود خانه ی پدرش ولی اگر جای طلا کتاب باشد مطمعئنا آن را نمیبرد.راه بهتری که برای تهیه ی این کتاب سراغ دارم این است  که یک فروند دوست خوب و دیوانه ی دومتری پیدا کنید تا روز تولدتان بهترین هدیه ی عمرتان را دریافت کنید.و در دلتان به حماقت یا شاید هم سخاوت (بستگی به شعور آدم دارد) دوستتان پوزخند بزنید که چطور با خودش کنار آمده و با درک ارزش این گنج با این که خودش گنج نامه را نخوانده آن را حرام من کرده است؟

یکی به من میگفت قبلا کتابی خوانده که یک نفر تبدیل به سوسک میشود...کتاب حال به هم زنی بوده.منظورش مسخ کافکا بود!خب گله ای از این آدم نیست.هر کس باید باب میل خودش لقمه ای بخورد.چون دنیایی که درش زندگی میکند با من متفاوت است.هر کدام از ما دنیا را منحصر به فرد می بینید .و مسائلی که برایمان جالب است فرق میکند.یکی داستان برایش مهم است دیگری نوع روایت.خلاصه دنیای کتاب و بخصوص ادبیات داستانی دنیای بزرگ و متنوعی است.

بگذریم.لیست کتابهایی که امسال می خرم این هاست:

زنبق دره دو-بالزاک

داستان دوست من-هرمان هسه

نغمه ی غمگین-سلینجر

هفت داستان کوتاه-ادگار آلن پو

گفتگو با مرگ-آرتور کوستلر

فرزند پنجم-هریس لسینگ

گتسبی بزرگ-اسکات فیتز جرالد

دل سگ-میخائیل بولگاکف

یادداشت های آلبر کامو-نشر ماهی.ترجمه خشایار دیهیمی

قیدار.رضا امیرخانی.نشر افق

اسم انتشارات های شان را نمیدانم اگر میخواهید نمایشگاه بروید حتما سرچ کنید

کتابهایی که خوانده م و با خیال راحت و ضمیری آگاه پیشنهاد میکنم و احتمالا با هر سلیقه ای لذت خواهید برد این هاست:

خداحافظ گری کوپر.رومن گاری.انتشارات نیلوفر

طاعون.آلبر کامو.نیلوفر

بیگانه.کامو.نشر ماهی

افسانه سیزیف.کامو.نشر دنیای نو

بارون درخت نشین.ایتالو کالوینو.مهدی سحابی.نشر نگاه

دنیای قشنگ نو.آلدوکس هاکسلی.نیلوفر

عامه پسند.بوکوفسکی.نشر چشمه

سمفونی مردگان.عباس معروفی

اختراع انزوا.پل استر.نشر افق

تهوع.سارتر.نیلوفر

من او.امیرخانی.نشر افق(به نظرم بهترین کتاب ادبیات معاصر ایران است)

عقلانیت و توسعه یافتگی در ایران.سریع القلم.دانشگاه بهشتی

دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد.آنا گاوالدا.نشر قطره


پی نوشت:این پست احتمالا بازنویسی و تکمیل خواهد شد.